مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:20990 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:5

براي شروع تهذيب نفس از چه چيز بايد شروع كنيم؟



با سپاس وتشكر از اينكه سؤالتان را با ما درميان گذاشتيد در پاسخ به اين سؤال خوب شما عر ض مي شود كه اكثر علماي اخلاق اول شرط مجاهده با نفس را تفكر دانسته اند كه دراينجا توجهتان را به قسمتي از بيانات حضرت امام خمينيره در اين باره جلب مي كنم. ايشان مي فرمايند : اول شرط مجاهده با نفس وحركت به جانب حق تعالي تفكر است...وتفكر در اين مقام عبارت است از آنكه انسان لا اقل در هرشب و روزي مقداري ولو كم باشد فكر كند در اينكه آيا مولاي او كه او را در اين دنيا آورده وتمام اسباب آسايش و راحتي را براي او فراهم كرده بدن سالم وقواي صحيحه كه هر يك داراي منافعي است كه عقل هر كس را حيران مي كند، به او عنايت كرده واين همه بسط بساط نعمت و رحمت كرده واز طرفي اين همه انبياء فرستاده وكتابها نازل كرده وراهنمائيها نموده ودعوتها كرده آيا وظيفه ما با اين مولاي مالك الملوك چيست؟ آيا تمام اين بساط فقط براي همين حيات حيواني و اداره كردن شهوت است كه با تمام حيوانات شريك هستيم يا مقصود ديگري دركار است. آيا انبياء گرام واولياي عظام وحكماي بزرگ و علماي هر ملت كه مردم را دعوت به قانون عقل و شرع مي كردند وآنها را از شهوات حيواني واز اين دنياي فاني پرهيز ميدادند با آنها دشمني داشتند ودارند، يا راه صلاحما بيچاره هاي فرورفته در شهوت را مثل ما نمي دانستند، انسان عاقل بايد در فكر خودش باشد وبه حال بيچارگي خودش رحم كند وبا خود خطاب كند اي نفس شقي كه سالهاي دراز در پي شهوات عمر خود را صرف كردي و چيزيحز حسرت نصيب نشد خوب است قدري به حال خود رحم كني از مالك الملوك حيا كني وقدري در راه مقصود اصلي قدم زني كه آن موجب حيات هميشگي وسعادت دائمي است...بعد ازتفكر منزل عزم است. امام خمينيره در كتاب شرح چهل حديث عزم را اينگونه تعريف كرده اند : عزم عبارت است از بناگذاري وتصميم برترك معاصي وانجام واجبات و جبران آنچه ازاو فوت شده و بالاخره عزم براينكه ظاهر وصورت خود را انسان عقلي وشرعي نمايد كهشرع و عقل به حسب ظاهر حكم كنند اين شخص انسان است وانسانشرعي عبارت ازآن است (انساني است) كه موافق مطلوباتشرع رفتار كندو ظاهرش ظاهر رسول اكرم ص باشد و...اين امري است بس ممكن زيرا ظاهر را مثل آن سروركردن امري است مقدور هر يك از بندگان خدا.



از موارد ديگري كه امام خمينيره رعايت آنها را براي مجاهد لازم مي دانند مشارطه مراقبه و محاسبه است مشارطه آن است كه دراول روز مثلاً با خود شرط كند كه برخلاف فرموده خداوند تبارك وتعالي رفتار نكند و اين مطلب را تصميم بگيرد....ممكن است شيطان وجنود آن ملعون برتو اين امر را بزرگ نمايش دهند ولي اين از تلبسات آن ملعون است او را از روي واقع وقلب لعن كن واوهام باطله را از قلب بيرون كن ويك روز تجربه كن آن وقت تصديق خواهي كرد.

پس از مشارطه بايد وارد مراقبه شوي وآن چنان است كه درتمام مدت شرط متوجه عمل به آن باشي وخود را ملزم بداني به عمل كردن به آن واگر خداي نخواسته در دلت افتاد كه امري را مرتكب شوي كه خلاف فرموده خدا است بدان كه اين از شيطان وجنود اوست...به شيطان بگو كه من يك روز با خود شرط كردم كه خلاف فرمان خداوند تعالي عمل نكنم ولي نعمت من سالهاي دراز است كه به من نعمت داده نعمت سلامت وامنيت مرحمت فرموده ومرحمتهايي فرموده كه اگر تا ابد خدمت او كنم از عهده يكي ازآنها بر نمي آيم سزاوار نيست يك شرط جزئي را وفا نكنم...وبه همين حال باشي تاشب كه موقع محاسبه است وآن عبارت است از اين كه حساب نفس را بكشي ودر اين شرطي كه با خداي خود كرده اي آيا بجا آورده وبا ولي نعمت خود دراين معامله جزئي خيانت نكردي اگر درست وفا كردي شكر خدا كن در اين توفيق وبدان كه يك قدم پيش رفته اي ....وكار فردا آسانتر خواهد شد چندي به اين عمل مواظبت كن اميد است ملكه گردد. به طوري كه كار خيلي سهل وآسان شود.

دوست عزيز! امور ديگري نيز درمجاهده بانفس و شيطان به انسان ياري ميكند كه براي اطلاع بيشتر مي تواني به كتاب شرح چهل حديث امام خمينيره مراجعه كني علاوه براينها براي تقويت حالات معنوي خود بهتر است اين موارد را رعايت كنيد:

1. با دعاهاي معصومينع كه به قول امامره قرآن صاعد وازافتخارات ماست مأنوس شده وقرائت قرآن وتدبر درآيات آنرا فراموش نكنيد.

2. با رفقاي صالح وباتقوا نشست وبرخاست كنيد. همانطور كه مي دانيد دوست نقش بسيار مهمي دررفتار وكردار انسان بازي مي كند

بابدان كم نشين كه صحبت بد، گرچه پاكي ترا پليد كند آفتاب بدان بلندي را،قطعه اي ابر ناپديد كند

3. ازمحيط آلوده وناسالم وجائيكه مي دانيد بساط گناه ومعصيت فراهم است دوري كنيد. امام معصوم در دعاي ابوحمزه ثمالي موقعيكه حالت خستگي و بي حوصله گي موقع مناجات با خدا را بيان مي كند و مي فرمايد : خدايا من هرگاه با خودم گفتم كه آماده شدم و براي نماز به پا ايستادم و به نجواي تورسيدم برعكس تو مرا با چرت وخواب همراه كردي وشور نجوي رااز من گرفتي چه براي من پيش آمده كه هرگاه با خودم مي گويم ديگر درست شدم ودرونم صالح شد و...يك گرفتاري وامتحان برايم نمودار مي شود ونقطه هاي ضعفم رانشان مي دهد و پايم را ميلرزاند...درادامه ا زعواملي كه انسان را به اين محروميت وهجران مي كشاند سخن گفته ودر ميان اين عوامل يك عامل را الفت با مجالس بطالين معرفي كرده ومي فرمايد : اولعلك رأيتني آلف مجالس البطالين فبيني و بينهم خليتني يعني شايد تو ديدي كه من با بطالها كه فقط حرف ميزنند و فقط با حرف ها وقت را پر مي كنند الفت گرفته ام وبه حرف زدنها قانع شده ام وبه نقالي پرداخته ام پس تو كنار كشيدي ومرا با آنها گذاشتي تا دربطالت تمام شوم.

در پايان به اين نكته اشاره مي كنيم كه كمال انسان درتعادل وتوازن اوست يعني انسان با داشتن اين همه استعدادهاي گوناگون آنوقت انسان كامل است كه فقط به سوي يك استعداد گرايش پيدا نكند واستعدادهاي ديگرش را مهمل و معطل نگذارد وهمه را دريك وضع متعادل ومتوازن همراه هم رشد دهد يعني درعين اين كه همه استعدادهاي انسان رشد مي كند رشدش رشد هماهنگ باشد مثل اين كه يك كودك كه رشد ميكند دست، پا، سر، گوش، زبان، بيني، دهان و...وساير چيزها را داراست. كودك سالم كودكي است كه همه اعضايش بطور هماهنگ رشد مي كند نه آن كه فقط چشمهايش رشد كند و ديگر اعضا رشد نكند. و انسان كامل انساني است كه همه ارزشهاي انساني در او رشد كند اما هماهنگ با يكديگر رشد كند و رشد هر كدام از اين ارزشهابه حد اعلاي خود برسددراين رابطه مثالي عرض ميكنم تا مطلب واضحتر شود، به پيامبر اكرم( خبر دادند عده اي از اصحاب غرق عبادت شده اند ناراحت به مسجد تشريف آوردند وفرمودند ما بال اقوام؟ چه مي شود گروههايي را (درتعبير عاميانه اش مي گوييم چه مرضي دارند؟) من كه پيامبر شماهستم اين طور نيستم هيچوقت همه شب تا صبح راعبادت نمي كنم قسمتي از آن را مي خوابم من به خاندان وهمسران خود رسيدگي مي كنم هر روز روزه نمي گيرم...كساني كه اين كارها را پيش گرفته اند ازسنت من خارجند.

دوست گرامي نكته اي كه در پايان خدمت شما عرض مي كنم اين است كه تهذيب نفس درواقع تبديل زمين باير و چه بسا متعفن و خرابه اي به گلستان يا باغ مصفائي است كه در آن گلهاي معنويت رشد كند، لذا بايد توجه نمود كه كاستي ها، نواقص وكمبودهاي گذشته را بايد جبران كنيم كه فقط معناي اين كار همان توبه است. وبدون توبه وجبران گذشته مخصوصاً اگر حق الناس باشد تهذيب نفس و سلوك درطريق الي ا....محال است.

سبحه بركف توبه برلب دل پرازشوق گناه معصيت راخنده مي آيد ز استغفار ما

با تشكر از شما كه وقت خود را صرف مطالعه اين اوراق كرديد اميدوارم توانسته باشم راهنمايي لازم را دراين زمينه ارائه كرده باشم.التماس دعا









مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.